نام ایرانی|پسر|حرف ص
- توضیحات
- دسته: اسامی اصیل ایرانی | حرف ص
- بازدید: 819
اسم پسر فارسی شروع شونده با "ص"
● نام فارسی اصیل که با ص شروع شود در لیست نام های سایت وجود ندارد.
سایر اسامی غیر پارسی پسرانه ایرانی شروع شونده با صاد:
ردیف | اسم |
ریشه نام |
معنی اسم |
1 | صائب | عربی | راست و درست، رسا، رساننده، نام شاعر نامدار قرن یازدهم در دوره صفویه(صائب تبریزی) |
2 | صائم | عربی | روزه گیر، روزه دار |
3 | صائن | عربی | محافظ، نگاه دارنده |
4 | صائن الدین | عربی | آن که حافظ و نگهدارنده دین است |
5 | صابر | عربی | صبور، شکیبا، از نامهای خداوند، نام شاعر نامدار قرن ششم، ادیب صابر |
6 | صاحب | عربی | دارنده، مالک، دارا،سرور،همنشین، یار |
7 | صادق | عربی | راستگو،راست و درست، راستین،نام امام امام ششم شیعیان |
8 | صارم | عربی | شمشیر تیز، قطع کننده، برنده، مرد دلیر، دلاور |
9 | صاعد | عربی | بالارونده، صعودکننده، نام یکی از مردان افسانه ای عرب باستان |
10 | صالح | عربی | شایسته و درستکار، نیک، خوب، دارای اعتقاد و عمل درست دینی، نام پیامبر قوم ثمود |
11 | صانع | عربی | آفریننده ، صنعتگر، همچنین یکی از نام های خداوند نیز صانع می باشد |
12 | صایب | عربی | صائب،راست و درست، رسا، رساننده |
13 | صاین | عربی | صائن، محافظ، نگاه دارنده |
14 | صباح | عربی | بامداد، صبح ، روز، نام دعائی منسوب به علی(ع) |
15 | صبار | عربی | بسیار صبرکننده، صبور، از نامهای خداوند |
16 | صدر | عربی | بالاترین ، اعلاترین در هر چیز |
17 | صدرا | عربی,فارسی | مرکب از صدر (عربی به معنای بالا) + الف فاعلی (فارسی) - بالا برنده،ارج دهنده،نام حکیم محمدبن ابراهیم بن یحیی شیرازی معروف به ملاصدرا |
18 | صدرالدین | عربی | دارای برتری دین، مقدم و پیشوای دین |
19 | صدران | فارسی,عربی | صدر(عربی) + ان(فارسی) رؤسا و بزرگان |
20 | صدوق | عربی | راستگو، صدیق، دوست. اسم ایرانی |
21 | صدیده | آشوری | مهم |
22 | صدیق | عربی | بنده خالص خداوند ، بسیار راستگو و درستکار، لقب یوسف(ع) پسر یعقوب(ع) |
23 | صدیقا | عبری | نام آخرین تن از سلسله یهود |
24 | صفا | عربی | یکرنگی، خلوص، صمیمیت، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی،نام کوهی در مکه |
25 | صفار | عربی | رویگر، نام سلسله ای در ایران که سر سلسله آن یعقوب پسر لیث است |
26 | صفاعلی | عربی | آن که خلوص و پاکی ای چون علی(ع دارد، لقب ظهیرالدوله مؤسس "انجمن اخوت" در دوره ناصرالدین شاه |
27 | صفدر | عربی,فارسی | صف(عربی) + در(فارسی) ، مردجنگی، دلاور، صف شکن، از القاب علی(ع |
28 | صفر | عربی | نام ماه دوم از سال قمری، نام کوهی در نزدیکی مدینه |
29 | صفی | عربی | خالص ، یگانه ، یکتا ، برگزیده ، صاف ، پاک و روشن ، نام شاعر و نویسنده و واعظ ایرانی قرن هشت و نه هجری |
30 | صفی الدین | عربی | برگزیده دین، نام عارف نامدار قرن هشتم، صفی الدین اردبیلی |
31 | صفی الله | عربی | برگزیده خداوند، لقب آدم(ع) |
32 | صفیعلی | عربی | برگزیده علی(ع) |
33 | صلات | عربی | دعای بنده به سوی خداوند ، نماز |
34 | صلاح | عربی | خیر و نیکی |
35 | صلاح الدین | عربی | موجب نیکی آیین، نام یکی از بزرگان و عرفای قرن هفتم که از مریدان مولانا بود |
36 | صمد | عربی | بی نیاز، غنی، مهتر، از نامهای خداوند، از اسماء حسنی |
37 | صمدالله | عربی | خداوند بی نیاز |
38 | صمصام | عربی | شمشیری که خم نگردد، شمشیر برّان |
39 | صمیم | عربی | صمیمی، میانه، وسط، اوج و نهایت شدت یا ترقی چیزی |
40 | صنعان | عربی | طبق روایت شیخ عطار در منطق الطیر، نام عارفی بزرگ که هفتاد مرید داشت |
41 | صنم بر | عربی,فارسی | صنم(عربی) + بر(فارسی) مرکب از صنم( بت )+ ( آغوش) |
42 | صیاد | عربی | شکارچی |
43 | صیام | عربی | روزه داشتن |